« سر هرمس مارانا »
شوالیهی ناموجود |
2014-09-30
گفتم «میخوای منبعد من یه میسکال بندازم براتون فقط، شمام اون سالاد سزار من رو بفرستین؟» خندید و گفت «الان براتون میفرستم.» حکایت لمیشکرالمخلوق و الخ هم که باشد جا دارد همینجا تشکر کنم از خانم مسوول فستفوود «شیکشَک» که خیلی زود شماره و صدای آدم را یادش ماند و هربار با نیش باز سفارش گرفت و فرستاد و وفاداری من به سالاد سزار جامع و مانعشان را خرید. داشتم فکر میکردم آرامش و امنیتی که «همانهمیشگی»های زندگی به آدم میدهد، از سالاد سزار فلانجا بگیر تا سیگار و آغوش و سریال و خدا و پیغمبر، تا تکرار هر آیین و سنت، نه که همهی ماجرا باشد و جای تجربههای تازه را تنگ کرده باشد، اما یک عنصر ضروریست برای بقا. اصل لازم است. این که همیشه پی تجربههای بدیع باشی خب خیلی جالب است، اما پریشانی هم دارد. غرامت آن لایفاستایل هیجانانگیز همین لحظههای پریشانی و دربهدریست. نه که بخواهم در این بزنگاه تاریخی به حسنآقای روحانیمان ارجاع بدهم ها، نه، اما «اعتدال» کلمهی کلیدی خوشبختیست برای من. برای منی که رویهام مصرفکردن دنیا تا ته آن است حتا. که ورزشم سفت و سخت سرجایش باشد و سیگارم و الکل و قرتیگری و روشنگری و عیاشیگری و کتاب و فیلم و الخم. از شما چه پنهان من یک درگیری مزمنی هم داشتم همیشهی تاریخ بین آیاُاس و اندروید. بعد برای خودم هی نشستم تامل کردم و تاملات. که آیاُاس چقدر خود خود ایدئولوژی است، به همان همانهمیشگی و آرامش خیال و جامعی. که بشینی برایت یک پکیج آماده و کامل بیاورند و تو لم بدهی و فکر نکنی و پریشانی نکنی و همهی آنچه بهترین است برایت مهیا باشد. دل بدهی و امن و وفادار باشی که یکی آن بالا هست که بهترینها را برایت فراهم کرده. گیرم چهارتا چالهچوله هم داشته باشد. به کلیتش میارزد دیگر. آن طرف هیاهوی اندروید است و دلواپسی و هیجان و ریزریز تجربههای جالب و گوشیهای رنگووارنگ هرروزه. جوری که هیچوقت خیالت راحت نیست که بهترین را دستت گرفتهای. اندروید ساحت بیخداییست، حتا چندخدایی، تکثر و بیایمانی و نفی بتپرستی. اعتدالش را بخواهم بچسبانم به بحث میشود این که تبلتت اندروید باشد و گوشیات آیفون، مثلن.
الان واقعن انتظار دارید این بحث را کجا ببرم و تمام کنم؟ آیکیدو خوب است؟ فن مبارزهنکردن و حملهنکردن و صرفن از انرژی ضربات خود حریف مددجستن و زمینگیرش کردن مثلن؟ شاید، شاید.
|