Pages

2014-04-27

«واژه‌ی Essay را در فارسی گاهی به مقاله ترجمه کرده‌اند. معادلی که چندان دقیق نیست. «اسِی» که فرمی نوشتاری در حوزه‌ی ناداستان Nonfiction است از کلمه‌ی فرانسوی  essayer مشتق شده. به معنی سعی‌ کردن. تلاش کردن. اما تاریخ‌چه‌ی این کلمه با کاربری امروزی‌اش به مونتنی، فیلسوف فرانسوی قرن شانزدهم برمی‌گردد. مونتنی اسم یکی از مهم‌ترین کتاب‌های‌اش را گذاشت  essais و توضیحش این بود که این کتاب حاصل «سعی»های او برای مکتوب‌کردن افکارش است. این روده‌درازی برای این بود که یادآوری کنیم اسِی آن‌طور که فکر می‌کنیم یا احتمالن به گوش‌مان خورده یک نوشته‌ی دانشگاهی یا تخصصی نیست. حتمن مثل یک مقاله‌ی دانشگاهی یا تخصصی در کار طرح و بحث مساله‌ای است اما نه به شیوه‌ی دانشگاهی و تخصصی و نه حتا به شیوه‌ای آشنا یا مرسوم. اسِی سعی آدمی است برای فرورفتن در بحر یک مساله. آدمی که ممکن است پژوهشگر یا متخصص آن حوزه یا مساله نباشد اما نگاه و تحلیل دارد، در جریان امور روز است و به واسطه‌ی آن‌چه خوانده و دیده در کنه امور روزمره و امروزه چیزی پیدا می‌کند و می‌بیند که اغلب مردم نمی‌بینند. آدمی که در کنار همه‌ی این‌ها قدرت و قلم نوشتن دارد، نگارش متنی که ترکیبی از شخصی‌نویسی و تحلیل است. ترکیبی از اول‌شخص مفرد و سوم‌شخص جمع.»


جملات بالا را نشریه‌ی فرهنگی‌تحلیل «روایت» نوشته، در شماره‌ی اول خود (فروردین و اردیبهشت ۹۳) در ابتدای بخش «روایت‌های امروز»ش، که آن را جای‌گزینی برای Essays می‌داند.

سرهرمس خیال می‌کند همین اسِی، همین توضیح چند جمله‌ی آخر در مورد ویژگی‌های یک اسِی، به‌ترین و نزدیک‌ترین توضیحی‌ست که می‌تواند برای «وبلاگ» به کار برود. برای «پست‌»های یک وبلاگ. بعد، ناخودآگاه همین می‌شود متر و معیارش، برای انتخاب و خواندن. برای ارزیابی و داوری شخصی‌. برای غربال‌کردن. تعیین سره از ناسره. با این حساب، ما همگی وبلاگ‌صاحاب‌ایم، وبلاگ‌چی‌ایم، اما همه اسِی‌نویس نیستیم. بی‌راه نیست که وقتی می‌گردم بین وبلاگ‌هایی که دوست دارم‌شان، هنوز، اسِی می‌بینم، «سعی» می‌بینم، نگاه و تحلیل و فرورفتن می‌بینم، قدرت قلم و کنه‌بینی و آن‌چه‌نادیدنی‌ست‌آن‌بینی می‌بینم. 



1 comment:

  1. در کتاب های درسی معتبر، استانداردهای دیگری با جزییات دقیق اجزای پاگراف ها و روش نگارش وارزیابی شان تدریس می کنند که سازگاری ندارد بااین قسمت نشریه :"یک نوشته‌ی دانشگاهی یا تخصصی نیست. حتمن مثل یک مقاله‌ی دانشگاهی یا تخصصی در کار طرح و بحث مساله‌ای است اما نه به شیوه‌ی دانشگاهی و تخصصی و نه حتا به شیوه‌ای آشنا یا مرسوم". منظور من، نگارش فارسی نیست، قطعا. بنابراین، تعریف نشریه را پایه ای برای نتیجه ای نمی توان دانست سر هرمس گرامی

    ReplyDelete