« سر هرمس مارانا »
صلح و آرامش از حقیقت بهتر بود



2006-09-17


1
سر هرمس مارانای بزرگ از همان قدیم‌الایام فکر می‌کرد و می‌کند که نوشتن نوعی درمان است (یا حداقل تسکین). یک نوع پیش‌رفته، هوشمندانه و تقریبن آگاهانه. این است که بازگشت ظفرمندانه‌ی خانم پیاده را به وادی نوشتن – و نوشتن به زعم خودش برای یک مخاطب کم‌وبیش گوشت‌ و پوست‌دار و واقعی- تبریک می‌گوید. هرچند که کودک‌اش را عق بزند، تلخ‌تر از قبل شده باشد، پریشان‌تر و در مقام نویسنده، ناامیدتر.

2
یادمان بیندازید دفعه‌ی بعد، آخرین عکس‌مان را با جناب زئوس همین‌جا برای‌تان بگذاریم!

3
این آقای شهرام‌خان ناظری هم یک وقت‌هایی یک کارهایی با روح باریک و نازک و حساس ما می‌کنند که شرح‌اش در این وادی لاممکن است! این‌روزها داریم هی این تصنیف را از آلبوم درخشان گل صدبرگ‌شان مورد تفقد قرار می‌دهیم و حال‌مان هی دگرگون می‌شود. آخر به این مولانای‌مان چه‌ بگوییم! نهنگ به آن گنده‌گی را ببینید چه‌جوری به‌ساده‌گی وارد قضیه کرده است! مقام ما در مواجهه با این شعر آقای مولانا، حیرت و حیرانی است:

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون/ دلم را دوزخی سازد دو چشم‌ام را کند جیحون/ چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید/ چو کشتی‌ام دَراندازد میان قُلزُم پُرخون/ زند موجی بر آن کشتی که تخته‌تخته بشکافد/ که هر تخته فرو ریزد ز گردش‌های گوناگون/ نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را/ چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون/ شکافد نیز آن هامون نهنگِ بحرپیما را/ کِشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون/ چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون مانْد و نه دریا/ چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون/ چه‌دانم‌های بسیار است لیکن من نمی‌دانم/ که خوردم از دهان‌بندی از آن دریا کفی افیون

4
از زئوس پنهان نیست، از شما چه پنهان که این بارگاه مقدس ما صد و خورده‌ای بازدیدکننده داشت کلن، دل ما هم خوش بود. حالی می‌بردیم و حالی پخش می‌کردیم(گوش‌ات را درویش کن مکین‌جان!). که یک هو این تبدیل‌ها آمد و بازدیدکننده‌های ما شدند دویست و خورده‌ای. با این که از این بالا قاعدتن(!) می‌دیدیم اما کنجکاو شدیم و گوگلی کردیم. (گوگلِ گوگل که نه‌خیر! با همین پرشیت‌استت شما ور رفتیم!) دیدیم این آقای خوابگرد که از همان سال‌های دور وبلاگ‌نویسی، مشتری‌اش بودیم، لینک آن پستِ «به همین پ ر ی ش ا ن ه گ ی که می‌بینید» را در لینک‌دانی‌شان گذاشته‌اند و التفاتی هم به هر حال کرده‌اند. البته منظورشان آن عکس کذایی آن عروس و داماد و رابطه‌اش با عنوان پست بوده است.
هیچی! خواستیم همین جوری یک تشکر لایتی کرده باشیم!

5
باز بی‌خود شلوغ‌اش کردید! بروید اصل خبر را بخوانید بعد گردوخاک کنید. ببینید که چه‌طور از یک نقل قول در سخنرانی آقای پاپ، پیراهن عثمانی ساخته‌اند که دور کمرش قد استوا است! ما که از این بالا باور نمی‌کنیم همه این همه سفیه باشند که نفهمیده باشند آقای پاپ دارد چه می‌گوید. مساله ایجاد آشوب است. مساله همان درد همیشه‌گی، همان مکانیسم دفاعی رو و کلیشه‌ی تاریخی بزرگان این قوم (ایران و ایرانی‌ها!) است که فراافکنی است. حالا ما که می‌دانیم ته این قضیه هم چیزی برای این ملت و جکومت نمی‌ماند، هی بگویید به فلانی توهین شده! قضیه‌ی همان کاریکاتورها است ها!

پ.ن. نه، زئوس‌وکیلی آن بیزانس دوم در شش قرن پیش، خیلی بی‌راه گفته است؟! با شمشیر و اینا نبود قضیه؟! نکند باور کرده‌اید که «ملت ایران که از ظلم و ستم ساسانیان کاسه‌ی صبرش لب‌ریز شده بود، اسلام را با آغوش باز پذیرا شد»! کجای تعالیم ما دیده‌اید که کشتن انسانی را – حالا به هر دلیلی- مجاز بدانیم؟! خودمان را که نمی‌خواهیم گول بزنیم. ما که فکر می‌کنیم – و خیلی جدی فکر می‌کنیم – که زئوس هم به هرحال، معصوم که نبوده، یک چیزهایی گفته- از دهان مبارک‌اش در آمده- و شما زرتی ثبت‌اش کرده‌اید و هی به آن استناد می‌کنید!

6
بیا و برو سرِ کار و دست از سر کچل ما بردار!

پ.ن. خودش می‌فهمد کی را می‌گوییم، ها!

7
شرم و حیای ذاتی خانم مارانای دوست‌داشتنی‌مان نگذاشت که این اس‌ام‌اس را خودش برای‌تان تعریف کند. ما هم که وقیح(!!):
سریال نرگس 90 شب است که دارد پخش می‌شود، هر شب هم این نرگس دارد نماز می‌خواند، پس کی پریود می‌شود؟!



Archive:
11.2002  03.2004  04.2004  05.2004  06.2004  07.2004  08.2004  09.2004  10.2004  11.2004  12.2004  01.2005  02.2005  04.2005  05.2005  06.2005  07.2005  08.2005  09.2005  10.2005  11.2005  12.2005  01.2006  02.2006  03.2006  04.2006  05.2006  06.2006  07.2006  08.2006  09.2006  10.2006  11.2006  12.2006  01.2007  02.2007  03.2007  04.2007  05.2007  06.2007  07.2007  08.2007  09.2007  10.2007  11.2007  12.2007  01.2008  02.2008  03.2008  04.2008  05.2008  06.2008  07.2008  08.2008  09.2008  10.2008  11.2008  12.2008  01.2009  02.2009  03.2009  04.2009  05.2009  06.2009  07.2009  08.2009  09.2009  10.2009  11.2009  12.2009  01.2010  02.2010  03.2010  04.2010  05.2010  06.2010  07.2010  08.2010  09.2010  10.2010  11.2010  12.2010  01.2011  02.2011  03.2011  04.2011  05.2011  06.2011  07.2011  08.2011  09.2011  10.2011  11.2011  12.2011  01.2012  02.2012  03.2012  04.2012  05.2012  06.2012  07.2012  08.2012  09.2012  10.2012  11.2012  12.2012  01.2013  02.2013  03.2013  04.2013  05.2013  06.2013  07.2013  08.2013  09.2013  10.2013  11.2013  12.2013  01.2014  02.2014  03.2014  04.2014  05.2014  06.2014  07.2014  08.2014  09.2014  10.2014  11.2014  12.2014  01.2015  02.2015  03.2015  04.2015  05.2015  06.2015  08.2015  09.2015  10.2015  11.2015  12.2015  01.2016  02.2016  03.2016  04.2016  05.2016  07.2016  08.2016  09.2016  11.2016  03.2017  04.2017  05.2017  07.2017  08.2017  11.2017  12.2017  01.2018  02.2018  06.2018  11.2018  01.2019  02.2019  03.2019  09.2019  10.2019  03.2021  11.2022  01.2024