« سر هرمس مارانا »
شوالیهی ناموجود |
2009-09-14 هوااار میکشم بر سر آدمها و با هر فریادی میدانم که ذرهای از روحم را کندهام برای ابد. بس که میدانم چه بیهودهست و چه بیگناهند و چه جای من اینجا نیست که نشستهام این روزها. |