« سر هرمس مارانا »
صلح و آرامش از حقیقت بهتر بود |
2012-01-05 1 «شاید که یاسمین لوی بوده است که میخوانده است. هر کسی که بوده، صدایش خراش داشته. مثل آن زن خوانندهی یونانی. یا آن زنی که اسپانیایی میخواند... صحبت اما نه بر سر عبری و یونانی است که صحبت این است که اینهمه سال، اینهمه سال و اینهمه درد گذشت اما یک خوانندهی زن ایرانی پیدا نشد که درد داشته باشد. صدایش خراش داشته باشد. اگر نه خراش دردهای کهنه، خراش دردهای جدید داشته باشد. دردهایی که کم نیستند. همیشه دوست داشتم زنی به فارسی همینطور ضجههای خراشدار بزند. مثل یاسمین لوی. مثل آن خواننده یونانی. مثل آن زن اسپانیایی.» اینها را آقای کیقباد برای این پست آیدا نوشته است. سرهرمس هم با کمی دخل و تصرف وحدت میکند. وحدت میکند که «فادو»خوان لازم داریم آقاجان، یک خانمی هم باید بردارد «فادو»های این سالهای ما را بخواند. خراش صدایش هم جوری باشد که خراش بیندازد. 2 آکادمی گوگوش کلن اتفاق جالبی بود. تلهویزیون «منوتو» توانست آدمهای جورواجوری را پای این مسابقه بنشاند. درست و غلط شیوهی داوری و رایگیری و بیربطبودنِ انتخابِ نهایی گاس که خیلی هم اهمیتی نداشته باشد. مهم این بود که محبوبیت سوپراستاری مثل خانم گوگوش پشتوانهی جلب توجه مسابقهای شد که بیننده داشت، خوب هم داشت. سرهرمس احساس خوبی داشت وقتِ این ماراتن. حس یک جور مسابقهی آبرومند وطنی. صداهای به دورهای نهایی رسیده هم انصافن گوشنواز بودند. لااقل مشکلات بدیهی نداشتند. بهشخصه دوست دارم هنوز آن ترانهی گروهیای را که میخواندند. لابهلای صداها اتفاقن صدای خانمها خبر خوبی بود. در این سالها ریز و درشت، آقاهای پاپخوانِ زیادی خواندند. صدای زنانه اما کم بود. بود، جور متفاوت و خوبی هم بود (مثل «ایندو» یا «آبجیز» در ژانرهایی کمی متفاوت) اما کم بود دیگر. قبول بفرمایید. صداهای زنانهی ترانهی «یه حرفایی» صداهای جدیدی بود. (خانم آوا هم بندهخدا کلن مصداق اجحاف بود، به آن خانمی) 3 «منوتو» با هر دو شبکهاش دارد خوب جوری جای خالی یک تلهویزیون ایرانی آبرومند را پر میکند. هرچند هنوز برای تکمیلشدن باید متصلش کرد به «بیبیسی» و پخشهای فارسی «نشنال جغرافیک» و «یورونیوز» مثلن. آدمهای زیادی را میشناسم که ترکیب تلهویزیونهای فارسیشان همین چندتاست. سرهرمس کلن کیف میکند که روزبهروز «سیمای جمهوری اسلامی» دارد بیشتر از حیض انتفاع میافتد. 4 بند دو و سه را البته برای جماعت تلهویزیونبین میگویم. وگرنه که تیمِ ما آدمهایی که تلهویزیون و ماهواره را کلن نقض حقوق فردی میدانند و با آن یک قهر متعصبِ تاریخی دارند، جداست. ماهای دوسه ساعت هم که تلهویزیوندیدن حساب نمیشود، میشود؟ |