« سر هرمس مارانا »
شوالیهی ناموجود |
2024-10-23 بر سر قایقش اندیشهکنان قایقبان دائماً میزند از رنج سفر بر سر دریا فریاد: اگرم کشمکش موج سوی ساحل راهی میداد * سخت توفانزده روی دریاست ناشکیباست به دل قایقبان شب پر از حادثه، دهشتافزاست * بر سر ساحل هم لیکن اندیشهکنان قایقبان ناشکیباتر بر میشود از او فریاد: کاش بازم ره بر خطهی دریای گران می افتاد! منم همینطور آقای یوشیج، منم همینطور. |