حوالی دو سال پیش خبر اومد که سقف طبقهی پایین چکه میکنه. مدیریت محترم ساختمون اومد بازدید و تشخیص اولیه داد که این بچهباغچهی بالکن ماست که داره آب میده. طی دو سالی که گذشت این باغچه چندین بار کنده شد، خاک و گیاهان حفظ و منتقل به بشکههای پلاستیکی، بچهباغچه مکرر عایق، مکرر در مکرر، تستهای ویژه اتخاذ، گیاهانی که قرار بود حفظ بشن خشک، خاک جدید افزوده، رنگ ضدرطوبت به بدنهی بچهباغچه (فلاورباکس) افزوده، و گیاهان جدید تامیننشده باقی موندن.
بهار امسال علفهای هرز بچهباغچهی مربوطه رو پر کردن و بارون و هوای مساعد ازشون تاکهای قدکشیدهی هرز ساخت. الان؟ چشمانداز سبز داریم، سبز هرز، سبز خودرو، سبز نحیف و بیاحترام، ولی سبز.
قاعدتن باید اینجا در این پاراگراف آخر نتیجهگیری انجام بشه، تعمیم داده بشه قضیهی هرزگی بچهباغچهی یاغی ما به زندگی، به رابطه، به ایران. دروغ چرا، نیتش رو هم داشتم از اول، نشد، در نیومد، نگرفت.
Post a Comment