از دوستان آفریقایی ام بپرسم چطور با آن که سیاه تر از منند و ابروهایشان پهن تر از من و حتی شخصیت منفی توی فیلم های چارلی چاپلین است ، دل زنان بلوند و خوشگلی را برده اند که هیچ رقم توی محاسبات دقیق و تجزیه تحلیل کذایی من، مدل ریاضی اش در نیامد. یادم باشد بپرسم چطور با آن که فقیر تر از منند و توی سرزمین شان آب و غذای سالم و کافی هم ندارند، از من و مردم سرزمین من شادترند؟ فرصت شد این را هم بپرسم چطور شانزده رنگ لباس می پوشند و به ریش این غربی های شیک و پیک ست شده می خندند. موسیقی شان را هم بپرسم چرا از غم و بد بختی خیلی اثری تویش نیست؟ چرا کم زنجموره می کنند کلا؟ آخر سر اگر وقت شد یک سفر هم من را ببرند آفریقا.( اینها را دیروز از جولیان پرسیدم گفت جوابش یک کلمه است: لاو، گفتم بیشین بینیم بابا. بعد دندان هایم ریخت از این جواب.)