« سر هرمس مارانا »
شوالیهی ناموجود |
2011-04-06 سرهرمس رسمن غبطه میخورد به ایدهی ساده اما فوقالعادهای که اساس اقتباس را در مینیسریالِ «شرلوک» ساخته است. این که خیلی جدی و راحت و با نیشِ باز، برداری خودِ شخصِ شخیصِ آقای شرلوک هولمز- و البته دکترواتسون- را از زمانِ خودشان برداری بیاوری بگذاری (سلام جملههای سهفعلیِ آقای رضا قاسمی) در لندنِ امروز. بدون این که نگران این باشی که توضیح بدهی چهطور شرلوک هولمز دارد در زمان حال زندگی میکند، و یا مثلن اگر خالقش بفهمد عصبانی میشود یا نه. یا این که به روی خودت هم نیاوری که در لندنِ شرلوک هولمزِ BBC، هیچ نام و نشانی از کتابهای معروفِ آقای سر آرتور کونان دویل نیست. اساماس و وبلاگ و جیپیاس و ویکیپدیا و موبایل و الخ هم که ابزارهای کارِ آقایان هولمز و واتسون است، خیلی شیک. یک مقدار خفیفای هم تهمایههای همجنسگرایانه به آقای هولمز دادهاند در اپیزودِ اول، که بعدن البته به روی خودشان نیاوردهاند. کلن میخواهم بگویم یک چنین بیخیالیِ مبسوط و خوبی داشتهاند خالقان این سریال. آنقدر هم قصههای جذاب و ریتمِ سرحال و اجرای خوشذوقای دارد که معمولن یادتان میرود 90 دقیقه طول میکشد هر اپیزود. قول هم دادهاند که سری دومِ آن پاییز آینده پخش بشود. که راست و دروغش با خودشان. به هرحال توضیح بیشتری ندارم بدهم. خوش به حال آن جماعتی که هنوز این سه اپیزودِ ساختهشدهی بیبیسی را ندیدهاند، از لحاظ لذت و کیفای که هنوز پیشِ رو دارند. Labels: سینما، کلن |